فتنه بزرگی که قلوب را به لرزه در آورد
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۰۴۰۲۳۷
دانشمندان مسلمان«انشعابات و ایجاد فرق» را از مهمترین موضوع تاریخی دوران امام کاظم(ع) میدانند و روایت«لوح جابر» و حدیث امام صادق(ع) میتواند مهمترین موضوع مربوط به فتنه «مهدویت دروغین» باشد.
به گزارش مشرق، اکنون که صدها سال از تاریخ ائمه(ع) میگذرد، متأسفانه شیعه تصویر دقیقی از زندگانی اهلبیت(ع) ندارد و این دغدغهای بود که رهبر معظم انقلاب سالها قبل به آن اذعان کردند که این مسأله باعث شد معظم له به بررسی تاریخی زندگانی اهلبیت(ع) بپردازند که مجموعه فرمایشات ایشان در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» منتشر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی معتقد است فتنهای که در زمان امام کاظم(ع) اتفاق افتاده بود و در حدیث لوح جابر پیشگویی و یا پیشسازی شده بود، مربوط به «مهدویت دروغین» است نه به آن صورت که عموم مورخین و دانشمندان معتقد هستند. چرا که عموم دانشمندان موضوع «انشعابات و ایجاد فرق» را مهم میدانند. اما روایتی از امام صادق(ع) وجود دارد که مؤید کلام ماست، یعنی اهمیت فتنه بنیعباس در رابطه با مهدویت و قائم را بسیار مهم معرفی میکند.
مشروح گفتوگو را در ادامه بخوانید.
نظریهای که شما در پایاننامهتان به آن اشاره داشتهاید، درباره فتنهای است که در دوران امام کاظم (علیهالسلام) رخ داد. به باور شما انشعابات و ایجاد فرقههای مختلف در دوران حضرت، موضوع مهم تحلیل عموم اندیشمندان است، در حالی که مسأله اصلی موضوع مهدویت دروغین بود؛ در این باره توضیح میفرمایید.
ابتدا برای آشنایی بیشتر با اوضاع و شرایط حاکم بر آن دوران خلاصهای از وقایعی که مرتبط با موضوع بحث است را خدمت شما عرض کنم.برای قرار گرفتن در جایگاه صحیح و نگاه از منظری صحیح به حوادث نیمه اول قرن دوم هجری قمری، بهتر است، دو روایت را مدنظر و توجه ویژه قرار دهیم. در حدیثی که در بین شیعیان معروف به حدیث لوح جابر است، جابر بن عبدالله انصاری ماجرایی را از حضرت زهرا(س) نقل میکند که در لوحی خاص نام تمامی اهلبیت(ع) و همچنین برخی از اتفاقات مهم در دوران ایشان، یک به یک نوشته شده بود. جابر این لوح قدسی را میخواند و رو نوشتی از آن تهیه میکند. جالب است که در این لوح بعد از ذکر نام امام صادق(ع) و برحذر داشتن شککنندگان نسبت به امامت ایشان، وقتی نوبت به هفتمین امام میرسد چنین آمده: بَعْدَهُ مُوسَی فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ حِنْدِس ...یعنی خداوند در دوران امامتِ امام موسی کاظم(ع) فتنهای کور و تاریک را مقدر شده کرده است.
لوحی که در آن نام ائمه(ع) بود
امام صادق (علیهالسلام) در روایتی به جابر فرمود: «ای جابر از لوحی که آن را در دست مادرم فاطمه دیدی مرا خبر بده. جابر گفت خدا را شاهد میگیرم بر مادرت فاطمه(س) در زمان حیات رسولالله(ص) وارد شدم .. در دستان فاطمه(س) لوحی سبزرنگ دیدم. ایشان فرمود این لوح را خداوند به رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) هدیه کرده است و در آن اسم پدرم و اسم همسرم و اسم دو فرزندم و اسم اوصیای از فرزندم حسین است.
دوران امام کاظم(ع) آغاز فتنهای سخت بود
در ادامه این حدیث شریف نام یکایک ائمه(ع) را نام میبرد تا اینکه به امام جعفر صادق(ع) میرسند و میفرمایند به زودی شککنندگان در او هلاک میشوند «وَ بَعْدَهُ مُوسَی فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ حِنْدِسٌ، پس از او موسی است که (در زمان او) فتنهای کور و گیجکننده فرا گیرد» زیرا رشته وجوب اطاعت من منقطع نشود و حجت من پنهان نشود و همانا اولیای من با جامی سرشار سیر آب شوند. هر کس یکی از آنها را انکار کند، نعمت مرا انکار کرده و آنکه یک آیه از کتاب مرا تغییر دهد، بر من دروغ بسته است ...
این فتنه کور و تاریک (فتنة عمیاً) چیست؟ چه فتنه تاریکی در آن دوران شکل گرفته و از طرفی آن فتنه به نتیجه نرسیده است، چون واژه «کور» به معنای «به نتیجه نرسیدن» آمده است. لذا باید در گزارههای تاریخی و حدیثی در جستجوی ماجرایی با چنین مشخصاتی باشیم.
شاید در نگاه اول مصداق این فتنه کور و تاریک، انشعابات مذهبی(بعد از شهادت امام صادق) و واقفیه به نظر برسد؟
خب باید از شما سؤال کنم آیا واقعاً چنین است یا میتواند موضوعی دیگر و با اهمیت بیشتر در میان باشد؟ برای فهم بهتر ماجرا اشاره به حدیثی از امام صادق(ع) میکنم که حضرت در رابطه با دوران حکومت عباسیان و به خصوص دهههای اولیه حکومت آنها به موضوع مهمی توجه اشاره فرمودهاند و ناخداگاه انسان را به تفکر و تأمل بیشتر وادار میکند. ایشان میفرماید «فتنه بنیعباس در رابطه با مهدویت به قدری وسیع و سنگین بود که حتی قلوب مردان را نیز به لرزه در میآورده است؛ وَ إِنْ کَانَ مَکْرُ بَنِی الْعَبَّاسِ بِالْقَائِمِ لِتَزُولَ مِنْهُ قُلُوبُ الرِّجَالِ» (تفسیر البرهان، ج۳، ص۳۱۸).
آیا گزاره یا مصادیق تاریخی برای این فتنه تاریک و یا فتنه کور در منابع وجود دارد؟
در این باره مورخان و سیرهنگاران فراوان سخن گفتهاند، منتها بحث اصلی این بود که منظر آنها متفاوت بود در حالی که این فتنهها را پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) سالها قبل فرموده بودند و امام صادق (علیهالسلام) به نحوی دیگر بیان داشتند و آن را به مهدویت دروغین ارتباط دادند که در ادامه توضیح خواهم داد.
در سالهای آغازین قرن دوم هجری قمری موج منجیگرایی که به تبع نارضایتی از حکومت امویان به وجود آمده بود و روز به روز شدیدتر میشد و قیامهای متعددی در گوشه و کنار کشور پهناور اسلامی روی داد، علاوه بر نارضایتی مردم و عدم کفایت دولتمردان در اداره کشور، اختلافات داخلی و رقابتهای سیاسی امویان باعث تضعیف آنان شد. بعد از شهادت زید بن علی و پسرش یحیی، بزرگان بنی هاشم در سال ۱۲۶ هجری قمری برای مشورت و تصمیمگیری درباره امر مهمی در روستای «ابواء» جلسهای مخفیانه تشکیل دادند.
ابوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتل الطالبین ضمن اشاره به ماجرای این جلسه میگوید: بنیهاشم در روستای «ابواء» به دور هم جمع شدند و عبدالله بن حسن (بن حسن بن علی بن ابیطالب) برای آنان خطبهای خواند و در پایان گفت پس بیایید با «پسرم محمد» ـ که به نفس زکیه شهرت دارد ـ بیعت کنیم چون میدانید او «مهدی موعود» است.
ابوجعفر(منصور) با محمد معروف به «نفس زکیه» بیعت کرد و برای تشویق دیگران به این کار سخنانی گفت. بنیهاشم گفتند هنوز بزرگان ما جمع نشدهاند، وقتی جمع شوند، چنین خواهیم کرد. ما در اینجا جعفر بن محمد(امام صادق ع) را نمیبینم. پس عبد الله بن حسن(عبدالله محض) را نزد امام صادق(ع) فرستاد و یا به قولی عبدالله بن حسن مانع از دعوت حضرت به جلسه شده بود، اما بنیهاشم بدون اطلاع او، خبر جلسه را به امام صادق(ع) رسانده بودند. ...
ایشان (امام صادق ع) درپاسخ دعوت «عبدالله محض» فرمود: تو بزرگتری و اگر بخواهی با تو بیعت میکنیم، اما به خدا قسم با بودن تو هرگز با پسرت بیعت نمیکنم. پس عبدالله بن حسن او را کنار خود نشاند وگفت: میدانی که بنیامیه با ما چه کردهاند و ما صلاح دیدهایم که با این جوان بیعت کنیم. امام صادق(ع) فرمود: این کار را نکنید که هنوز وقت این کار نرسیده است. عبداللَّه بن حسن عصبانی شد وگفت: تو خود میدانی که اشتباه میکنی وحسادت به پسرم تو را به مخالفت واداشته است. امام فرمود: به خدا قسم چنین نیست، اما میدانم که این مرد و برادران او و فرزندانشان به حکومت میرسند نه شما ـ و دستش را به پشت ابوالعباس(سفّاح) و سپس به پشت ابوجعفر(منصور) زد ـ سپس برخاست و رفت.
ابوجعفر(منصور) خود را به او رساند و گفت: یا اباعبدالله، شما چنین قائل هستید؟ فرمود: بله به خدا سوگند. چنین میگویم و میدانم.... عبدالله بن جعفر بن مسور در حدیثش گفت: جعفر بن محمد در حالی خارج شد که به دست من تکیه داشت و فرمود: آیا صاحب ردای زرد رادیدی ـ و منظورش ابوجعفر منصوربود؟ گفتم بله. فرمود: به خداقسم ما چنین یافتهایم که او قاتل محمد است. پرسیدم: واقعاً او محمد راخواهد کشت؟ امام فرمود: بله، من در ضمیر خود گفتم: به خدای کعبه قسم که به محمد حسادت میکند، اما به خدا قسم زنده ماندم ودیدم که او را کشت.
آنها شروع به بدلسازی روایات آخرالزمانی کردند و در اولین گام نفس زکیه را وارد صحنه کردند؟ مصادیق دیگری را هم در این زمینه بدل زدند؟
قیام ابومسلم خراسانی یادآور سید خراسانی در آخرالزمان شد
به صراحت فعلاً عرض نمیکنم بدلسازی کردهاند و با مطالعه دقیقتر هر کسی میتواند خودش قضاوت کند؛ اما درباره اینکه آیا حوادث دیگری در این راستا رخ داد، باید عرض کنم تاریخ، مصادیق زیادی را نشان میدهد از جمله اینکه در همین سال بین دو گروه اصلی از اعراب که در ایران ساکن بودند(یمانیان به فرماندهی کرمانی و نزاریان به فرماندهی نصر بن سیار) اختلاف و در گیری به وجود آمد، علاوه بر آن نصر بن سیار که از جانب حکومت مرکزی حاکم بر خراسان بود، با حکومت مرکزی همکاری لازم را نداشت و حکومت مرکزی نیز درگیر اختلافات داخلی بین مدعیان حکومت بود. در چنین فضایی، «ابومسلم خراسانی» معروف به امیر آل محمد در سال ۱۲۹(ه. ق) برای دومین بار از جانب ابوسلمه خلال معروف به وزیر آل محمد برای دعوت مردم به قیام علیه بنیامیه(مروان بن محمد معروف به مروان حمار) و سپردن حکومت به یک نفر از خاندان بنی هاشم که مورد رضایت ایشان باشد به خراسان فرستاد.
ابومسلم از فضای اختلاف به وجود آمده به نفع خود استفاده کرد و به درگیری بین این دو گروه دامن زد و توانست در مدت زمان کوتاهی تعدا زیادی از مردم را با قیام خود همراه کند. او با شعار «الرضا من آل محمد» و با پرچمهای سیاه که به نشانه عزاداری بر شهادت زید بن علی و یحیی بن زید و یا به نشانه کینه داشتن از بنیامیه، در روز عید فطر قیام خود را از مرو علنی کرد. به علت تضعیف نیروهای دولت مرکزی که درپی درگیریهای متعدد به وجود آمده بود و همچنین همکاری چشمگیر عموم مردم با قیامکنندگان در مدت کوتاهی شهرهای مختلف فتح شد، چرا که آنان روایات متعددی را به نقل از بزرگان دینی خود شنیده بودند که پرچمهایی سیاه برای بیعت با منجی(مهدی) از خاندان رسول خدا برخواسته خواهد شد.
دوران امام کاظم(ع) اوج فتنه مهدویت دروغین بود
یعنی به باور شما مردم در آن زمان تصورشان این بود که مصادیق آخرالزمان در حال رخ دادن است؟
بله همین طور است؛ به این علت عرض کردیم بحث «مهدویت دروغین» مهمترین فتنه آن دوران بود. مردم با توجه به فضای ظالمانه موجود و همچنین شعار قیامکنندگان و رنگ سیاه پرچم آنان، این ماجرا را همان قیام وعدهشده از سوی مشرق پنداشتند و لذا در جهت همکاری با قیامکنندگان از چیزی کوتاهی نکردند و لشگر توانست خود را به منطقه کربلا برساند. لشگر «یطلبون للمهدی؛ طلبکنندگان مهدی» با پرچمهای سیاه از مشرق، در روز عاشورا و از کربلا به سمت کوفه حرکت کرد و به علت آمادگی و همراهی مردم کوفه که توسط «ابوسلمه» ایجاد شده بود، این شهر بدون درگیری فتح شد.
تحقق فرمایش امام صادق(ع)
مغز متفکر قیام یعنی «ابوسلمه خلال»، از بزرگان بنیهاشم برای رهبری و ادامه قیام دعوت به عمل آورد و برای این منظور نامههایی جداگانه به ترتیب نزد جعفر بن محمد(ع)، عبدالله بن حسن(محض) و (بنا به برخی روایات) عمر اشرف، برادر زید شهید فرستاد که از این بین «عبدالله محض» که مدتها قبل فرزندش محمد را مهدی و منجی امت میدانست، دعوت را پذیرفت اما اوضاع آنگونه که او میخواست جلو نرفت و فرمایش امام صادق(ع) به تحقق پیوست.
عباسیان که بعد از قیام امام حسین(ع)، در قبال سکوت در برابر فاجعه کربلا، روستای حمیمه در نزدیکی شام به آنان بخشیده شده بود، با شنیدن خبر فتوحات، به همراه خانوادهایشان به سمت کوفه حرکت کردند و چند روز بعد از فتح کوفه وارد آنجا شدند و یا به قول عموم تاریخنویسان، «ابوسلمه خلال» که خود جیرهخوار و مبلغ عباسیان بود، بعد از دستگیری ابراهیم عباسی معروف به امام که بزرگ عباسیان در آن زمان بود در دل متمایل به علویان شده بود، عباسیان را تحت محافظت در گوشهای پنهان نگه داشت تا رهبری قیام را به علویان بسپارد، اما به علت تعلل «عبدالله محض» و عدم حضور دیگر بنیهاشم در کوفه که قرابت بیشتری از عموزادگان عباسی داشته باشند، سپاهیان خراسانی مخفیانه با ابوالعباس(سفاح) به نام امامی از خاندان رسول خدا که مورد رضایت تمامی ایشان است، بیعت کردند و «ابوسلمه خلال» برای حفظ اتحاد در مقابل دشمن اصلی یعنی بنیامیه که در حال آماده نبرد با فاتحان خراسانی میشدند، مجبور به سکوت و بیعت شد. بعد از نبردهای متعدد که همگی با شکست بنیامیه همراه بود، بسیاری از آنان کشته و عده کمی موفق به فرار به سوی آندلس شدند و برای چند قرن به حکومت خود در آنجا ادامه دادند.
محمد بن عبدالله حسن یا نفس زکیه چه عاقبتی پیدا کرد؟
قیام نفس زکیه و کشته شدن وی
تنها بعد از چند ماه از بیعت مردم با عباسیان و آرام شدن نسبی اوضاع، عباسیان ابتدا «ابوسلمه خلال» را ترور کردند و بعد از مدتی «ابومسلم خراسانی» به دست ابوجعفر منصور به قتل رسید. محمد بن عبدالله بن حسن که در تاریخ از او با نام «نفس زکیه» یاد شده خود را مستحق و صاحب خلافت میدانست، چرا که عموم عباسیان و در رأس آنها ابوجعفر منصور، طوقِ بیعت با او را از سالیان قبل برگردن خود داشتند، به صورت مخفیانه به فعالیتهای خود ادامه میداد تا اینکه در رمضان سال ۱۴۵ در مدینه قیام کرد. محبوبیت او به قدری بود که بیشتر بزرگان دینی مطرح جامعه آن روز با او بیعت کردند؛ بزرگانی چون ابوحنیفه، مالک بن انس، ابن هرمز، ثفیان ثوری، محمد بن عجلان، خاندان زبیر، خاندان عمر بن خطاب و اکثریت بنیهاشم از جمله فرزندان زید و حتی عبدالله افطح فرزند امام صادق(ع) و بسیاری دیگر.
اما همانطور که امام صادق(ع) از قبل فرموده بودند، در «احجار الزیت» کشته شد و در ادعای مهدویت خود ناکام ماند. مشهور است که تعداد یارانی که تا پایان در رکاب او ماندند سیصد و اندی(به تعداد سربازان اسلام در جنگ بدر) بودند. در منابع مختلف تاریخی آمده است که او خالی در کتف خود(همان، ج۲: ۲۱۰). که در برخی روایات از نشانههای منجی ذکر شده، داشته است(ابن حماد،۱۴۲۴. ج۱: ۳۱۲). همچنین در برخی روایات منسوب به آخرالزمان کشته شدن «نفس زکیه» در «احجار الزیت» گفته شده است.
بعد از «نفس زکیه» راه برای مدعیان دروغین هموار شد
بعد از کشته شدن این مدعی بزرگ و خطرناک که امام صادق(ع) او را از ناپاکترین افراد نامیدند، راه برای مدعی دیگری هموار شد. محمد پسر عبدالله، ابوجعفر منصور، ملقب به مهدی، سومین حاکم عباسیان که بعد از پدرش منصور دوانیقی به حکومت رسید. زمینههای ادعای مهدویت او توسط پدرش منصور شروع شد و کار او چنان بالا گرفت که امروزه کمتر کسی او را با نام محمد عباسی میشناسند و اکثر مورخان از او با نام مهدی عباسی یاد میکنند.
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۰۴۰۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسلرزههای حصارکشی «لاله» در شورا
رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران به ساخت ساختمان شهرداری منطقه ۷ اشاره میکند که در پارک اندیشه ساخته شده و زمان ساخت آن را دهه ۸۰ عنوان میکند.
به گزارش شرق، مهدی چمران میگوید خودش در دهه ۷۰ با شهردار منطقه که خانم نوری بوده، جلسه داشته و این ساختوساز مربوط به دهه ۸۰ نیست. زمان ساخت این بنا چند دقیقهای از وقت صحن را میگیرد، سرانجام مهدی پیرهادی تأکید میکند که نباید نمای پارکهای شهر را با ساختوساز مشوش کرد.
در این جلسه گزارشی دیرهنگام از درآمد و هزینههای سه ماه پایانی سال ۱۴۰۲ داده میشود که ناصر امانی چند سؤال درباره گزارش خزانهدار مطرح میکند و پرویز سروی در پاسخ به این پرسشها یادآوری میکند: اگر قرار است با کسی دشمنی کنیم، نباید از مسیر عدالت خارج شویم، نباید نقاط مثبت را نادیده گرفت و این بیتقوایی است.
مهدی چمران از اعضا میخواهد پاسخ تذکرهای یکدیگر را ندهند و نماینده شهرداری در جلسه حضور دارد و فرصت پاسخگویی دارد. امانی هم میگوید: بنده نه به کسی بیاحترامی کردم و نه ایمان و تقوای کسی را اندازهگیری کردم، شورا مسئول نظارت بر تمام عملیات شهرداری است و سؤال ما این است که چرا شهرداری بیش از سقف مصوب ما را ابلاغ کرده و باید فنی به آن پاسخ داده شود؟ اگر قرار بر ابلاغ شهرداری است، چرا ما بودجه مصوب میکنیم؟
در جلسه روز گذشته شورای شهر حبیب کاشانی در جریان بررسی گزارش حساب درآمد و هزینه شهرداری تهران در ۱۱ماهه منتهی به بهمن ماه سال ۱۴۰۲ گفت: مستند به گزارش آمار عملکرد اعلامی از سوی شهرداری تهران مجموع منابع نقدی و غیرنقدی ۷۲هزارو ۵۲۱ میلیارد تومان است که نسبت وصولی به کل بودجه متمم مصوب ۶۹.۷۳ درصد است.
او با بیان اینکه از این مبلغ مجموع عملکرد نقد و غیرنقد، مبلغ ۶۸هزارو ۲۴۲ میلیارد تومان مربوط به عملکرد نقد و مبلغ چهارهزارو ۲۷۹ میلیارد تومان مربوط به عملکرد غیرنقد است، یادآور شد: در فصل اول موضوع درآمدها باید در ۱۱ماهه سال ۱۴۰۲ مبلغ ۷۹هزارو ۲۷ میلیارد تومان وصول میشد که مبلغ ۶۳هزارو ۷۹۱ میلیارد تومان معادل ۸۰.۷۲ درصد وصول شده است.
این عضو شورا درباره آیتمهای کاهشی نیز اضافه کرد: متأسفانه در بخش عوارض آتشنشانی، عوارض نوسازی، عوارض حاصل از طرحهای ترافیکی پیگیریهای لازم انجام نشده؛ درباره آتشنشانی و دیگر سازمانهای شهرداری این زمینه وجود دارد تا بهراحتی بودجه خود را وصول کنند. در بخش بهای خدمات مدیریت پسماند هنوز وصولی حاصل نشده و برخی از آن در کمیسیون جرائم ماده ۱۰۰ هستند و شهرداری در تحقق فروش اموال غیرمنقول نیز میتواند عملکرد مثبتی داشته باشد؛ عوارض قطع درختان نیز با نزدیکشدن به ۶۳۰ میلیارد تومان روند افزایشی داشته است.
به گفته کاشانی مستند به گزارش ارسالی شهرداری تهران، تا پایان بهمن سال قبل ۷۲هزارو ۵۲۱ میلیارد تومان وصول شده که با توجه به متمم بودجه مصوب ۱۱ماهه به مبلغ ۹۵هزارو ۷۳۶ میلیارد تومان، رقمی بالغ بر ۲۳هزارو ۲۱۵ میلیارد تومان کمتر از برنامه مصوب وصول شده است.
پس از ارائه گزارش از سوی خزانهدار شورا، ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران، در تذکری ضمن انتقاد از ارائهنشدن بهموقع این گزارش به شورا و قرائت آن در صحن که بخشی از این تأخیر هم متوجه شهرداری است، با اعلام اینکه شهرداری در سال ۱۴۰۲ رقمی بالغ بر ۱۶ هزارو ۸۰۰ میلیارد تومان بودجه به مناطق ابلاغ کرده، گفت: بودجه مصوب شورا ۱۰۴ هزار میلیارد تومان با متمم است؛ ازاینرو ما تا الان بههیچوجه شاهد این اختلاف دوسطحی در هیچ دورهای از شهرداری نبودیم که بیایند دو برابر بودجه اولیه را ابلاغ کنند. پس از آن متمم ۱۰۴ هزار میلیاردتومانی را به شورا ارسال کرده است.
او افزود: شهرداری باید درباره چنین پدیدهای توضیح دهد که فلسفه این اعداد نجومی برای بودجه ابلاغی شهرداری بدون مصوبه شورا چیست؟
این عضو شورا ادامه داد: در لایحه بودجه ۱۴۰۲ یک مورد جدیدی به ردیفهای بودجه تحت عنوان واریز و برداشت اضافه شده که عدد آن ۲۰ هزار میلیارد تومان است. اولا مبنای قانونی و حقوقی و مجوز این عنوان جدید را برای شورا مشخص کنند که براساس کدام معیار قانونی اقدام به واریز وجه کرده است؟ رقمی بالغ بر ۹هزارو ۴۰۰ میلیارد تومان از این مقوله سهم مناطق ۱ و ۲ بوده است؛ بخش اصلی و عمده این عملیات مالی مبهم و جدید از طرف بانک شهر اتفاق افتاده و باید مستندات کارسازی به تفکیک مناطق به شورا اعلام شود.
امانی با ذکر این نکته که مستندات باید به تفکیک مناطق و مؤدیان ارائه شود، گفت: مستندات نشان میدهد که نزدیک به ۵۰ درصد از این ارقام به دو منطقه اختصاص دارد و باید علت آن مطرح شود. اگر قرار بوده این مبالغ به منظور تسویه بدهیها باشد، باید جزئیات آن ارائه شود.
او ادامه داد: اگر گفته شود واریز و برداشت برای تسویه ارقام بدهی به بانک شهر بوده است، سقف بازپرداخت بدهی و تسویه مشخص شده و با این ارقام اعلامی منطبق نیست. مضافا اینکه به گفته مدیران شهرداری ۱.۲ وامهای تسویهشده مجددا به چرخه تسهیلات میرود که باز هم سقف مجاز منطبق با بودجه مصوب نیست. این عضو شورا ادامه داد: اگر ۲۰ هزار میلیارد تومان را از سرجمع درآمدهای شهرداری کسر کنیم، عملا درآمد شهرداری تا پایان اسفندماه ۸۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود که کموکیف آن را در نطق پیش از دستور خود مطرح خواهم کرد.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورا با بیان اینکه درباره هزینههای نقدی و غیرنقدی در سه بخش هزینهای، تملک دارایی مالی و سرمایهای ۱۲۰ هزار میلیارد تومان ابلاغ شده است، گفت: این در حالی است که متمم بودجه ۱۰۴ هزار میلیارد تومان بوده و ۱۶ هزار میلیارد تومان بیش از رقم مصوب ابلاغ شده است و باید درباره آن پاسخ داده شود. او با تأکید بر اینکه تمام کدهای کاهشی درآمدی کدهای پایدار بودهاند، یادآور شد: اینکه ما بودجهای مصوب میکنیم و شهرداری بودجه دیگری را ابلاغ میکند، مورد پسند ما نیست.
مهدی اقراریان، رئیس کمیته نظارت شورا، هم گفت: زمانی که درباره نبود شفافیت در مسائلی برای بخشی از اعضای شورا سؤال به وجود میآید، امروز مصادیق آن در بودجه نمود پیدا میکند. او خطاب به معاون مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران درخواست توضیح و شفافسازی درباره برخی فرازهای بودجه سال گذشته کرد. مردم باید بدانند در شهری که مدیریت شهری آن برعهده آقای زاکانی است، چه میگذرد.
این عضو شورا درباره موردی که تحت عنوان خودیاری شهروندان در بودجه آمده است، گفت: اصلا این کلیدواژه چیست؟ چطور و با چه مکانیسمی دریافت میشود؟ مابهالتفاوت سقف بودجه مصوب و ابلاغی چه جزئیاتی دارد؟ شهرداری تهران در زمینه ابهامات درباره پولهایی که میآید و میرود، باید با شفافیت پاسخ دهد. لطفالله فروزنده هم در واکنش به گزارش خزانهدار درباره گزارش مالی شهرداری تهران در ۱۱ ماه ابتدایی سال گذشته با بیان اینکه ما به دنبال فرصتی برای ارائه گزارش هستیم، گفت: شهرداری تهران عین بودجه یعنی رقم ۱۱۳ هزار میلیارد تومان را اصلاح کرده است و شهردار تهران نیز به شهرداران مناطق ابلاغ کرده تا سقف بودجه را محقق کنند و حتی تلاش کنند که رقم بیشتری از سقف بودجه محقق شود.
او اضافه کرد: تمام ارقام متمم بودجه صرف امور سرمایهای شده است. ارقام ابلاغی مشخص است و بر اساس آن گزارشی ارائه خواهیم کرد و در تبصره ۱۳ به شهرداری اجازه داده شده که نسبت به تسویه با بانکها اقدام کند و گزارش آن در تفریغ بودجه ارائه شود که باید بگویم در این حوزه رقم بدهی حدود ۱۷۹ هزار میلیارد تومان بوده و برای مثال بدهی ۱۶۰ همتی شهرداری به یکی از بانکها، به ۱۵ همت رسیده که این کاهش از طریق اعطای ملک و... بوده است و ما مانند این رقم بدهی را به بانک شهر داشتیم که پرداخت کردیم، اما باز هم ۵۰ همت دیگر بدهی داریم.
پرویز سروری، نایبرئیس شورای شهر تهران نیز با تأکید بر اینکه اگر قرار است با کسی دشمنی کنیم نباید از مسیر عدالت خارج شویم، گفت: نباید نقاط مثبت را نادیده گرفت و این بیتقوایی است. کسانی که فکر میکردند ما نمیتوانیم در ماه اول هم حقوق پرداخت کنیم، گزارشها نشان میدهد شهرداری با توانایی توانسته درآمدها را تأمین کند. وی با بیان اینکه شهرداری تهران تلاش کرده و بیش از رقم مصوب را محقق کرده و آیا باید توبیخ شود؟ گفت: تقاضای ما این است که دوستان از جاده عدل خارج نشوند. ناصر امانی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورا، با بیان اینکه بنده نه به کسی بیاحترامی کردم و نه ایمان و تقوای کسی را اندازهگیری کردم، گفت: شورا مسئول نظارت بر تمام عملیات شهرداری است و سؤال ما این است که چرا شهرداری بیش از سقف مصوب ما را ابلاغ کرده و باید فنی به آن پاسخ داده شود. اگر قرار بر ابلاغ شهرداری است، چرا ما بودجه مصوب میکنیم؟
او در ادامه گفت: دولت موظف به پرداخت مالیات بر ارزشافزوده است و شهرداری برای آن زحمتی نکشیده و در تمام دورهها بوده است. تحقق این درآمدها مگر غیر از بخش شهرسازی است؟ خواهش بنده این است که از آیات قرآن که مورد تأیید ما نیز هست، در این موارد استفاده نشود؛ چراکه ملاک عمل در چنین مواردی نیست. مهدی اقراریان، رئیس کمیته نظارت شورا، با اشاره به بدهی ۱۷۰ همتی شهرداری بنا بر گفته شهردار تهران، یادآور شد: تقاضای بنده این است که این عدد یک بار برای همیشه شفاف شود. فکر میکنم ناراحتی در این زمینه وجود نداشته باشد.
وی ادامه داد: وقتی همکاران شما پاسخگو نیستند و درباره اعداد و ارقام وسایل حملونقل عمومی توضیح نمیدهند، عضو شورا باید چه کاری انجام دهد؟ ما نمیگوییم خلاف میگویید و نظر ما این است که باید از پستو خارج شوید و اقداماتی که در این پستو صورت میگیرد، به اطلاع شهروندان برسد.
مهدی عباسی، رئیس کمیسیون شهرسازی شورا نیز با بیان اینکه تقاضای ما این است که پرونده قراردادهای چین یک بار برای همیشه امروز بسته شود، گفت: به نظر میرسد که این جزء عادیترین حقوق یک عضو است. وی افزود: بحث خودیاری شهروندان و مبالغ دریافتی موضوعی است که مصداق دارد. درباره واریز و برداشت، در منطقه ۶ در یک مصداق عوارض کسر پارکینگ، سؤالاتی برای کمیسیون و شهردار وقت پیش آمد و میخواهیم به آنها پاسخ داده شود.
عباسی با تأکید بر اینکه با این موافقیم که اگر شهرداری توانست درآمدی را محقق کند، نگوییم که حق ندارند بیش از رقم مصوب محقق کنند، گفت: ما قدردان زحمات برای تحقق بودجه هستیم.
یکی دیگر از موضوعاتی که در صحن شورای شهر به آن پرداخته شد، حصارکشی پارک لاله بود. مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، پیش از آغاز صحن علنی به خبرنگاران گفت هنوز مشخص نیست برای چه موضوعی این کار انجام شده است. بر اساس آنچه که پرسیده شده است، پس از جشنهای ماه رمضان احساس شده که در آنجا نیاز به چنین فضایی وجود دارد. البته قرار نیست درختی در این محدوده قطع شود و ما هم اجازه چنین کاری را نمیدهیم. هنوز طرحی آماده و به شورا ارائه نشده است.
رئیس شورای شهر تهران تأکید کرد: در شورای شهر دوره سوم مصوبهای داشتیم که در بوستانهای بزرگ میتوانند برای خدمات مورد نیاز بوستان، ساختوساز انجام دهند که این موضوع نیز تنها محدود به کتابخانه و مسجد شد که آنهم باید طرحهایش در هیئتی که قرار دادهایم، مصوب شود و به این ترتیب ساختوساز اگر از ملزومات پارک باشد، به شرط عدم قطع درخت امکان دارد.
سوده نجفی، عضو هیئترئیسه شورای شهر تهران نیز در تذکر پیش از دستور خود گفت: در روزهای اخیر شاهد بودیم بخش قابل ملاحظهای از پارک لاله که گفته میشود سه هزار متر است، توسط شهرداری حصار کشی شده و بر اساس اخباری که بهصورت غیررسمی از شهرداری شنیدهایم، قرار است در آن مجموعه فرهنگی ساخته شود و تأکید داشتند که ساخت این مجموعه بدون قطع درختان انجام خواهد شد. شهرداری منطقه عنوان میکند که این اقدام توسط سازمان بوستانها انجام شده و ما نقشی نداشتیم، اما دستور توقف دادهایم. سؤال بنده این است وقتی گفته میشود بدون قطع درختان، یعنی در این محوطه بزرگ حدود سه هزار متر که حصارکشی شده، هیچ درختی وجود ندارد؟
نجفی ادامه داد: این با واقعیت تطابق ندارد و پارک لاله فاقد فضای اینچنینی است که در آن درختان تنومند وجود نداشته باشد. البته گویا ظاهرا با پیگیریهای اعضای شورا دستور توقف هرگونه اقدامی توسط معاون خدمات شهری صادر شده است، اما وجود این حصار و اخباری که درباره ساختوساز در این پارک منتشر شده، نگرانیهایی برای شهروندان به وجود آورده است. از شهردار تهران میخواهم به فوریت نسبت به اطلاعرسانی درست و دقیق درباره این موضوع اقدام کند و دستور دهد تا حصارهایی را که در این پارک کشیده شده است، بردارند.
مهدی پیرهادی هم در قالب تذکری، با اشاره به بازدیدش از محدوده بلوار کشاورز و بوستان لاله گفت: در دهههای مختلف ساختوسازهایی در فضای بصری بوستانها انجام شده که این فضا را دچار آسیب کرده است. وی افزود: ازجمله این ساختوسازها میتوان به بوستان اندیشه اشاره کرد که ساختمان شهرداری منطقه ۷ در آنجا ساخته شد و بخش مهمی از این بوستان را دچار آسیب کرد. در حقیقت نمای این بوستان با این ساختوساز از بین رفت. در همان موقع اعلام کردیم اگر میخواهند این کار نامناسب را انجام دهند، در کنجی از پارک انجام شود نه در نمای بوستان. وی ادامه داد: در ابتدای بلوار کشاورز در تقاطع با خیابان حجاب، یک حصار کارگاهی ایجاد شده که سالهای سال است وجود دارد. کمی جلوتر جنب ایستگاه آتشنشانی حصار کارگاهی دیگری ایجاد شده که اعلام کردند مشغول ساخت بخشهای خدماتی برای بوستان هستند و پس از آن نیز بازارچهای قرار گرفته که همگی فضای بصری بوستان لاله را تحت تأثیر قرار دادهاند.
پیرهادی تأکید کرد: هرگونه ساختوسازی اگر بخواهد انجام شود باید در کمیسیون ماده ۷ مجوز بگیرد. بیتردید نباید نمای بوستانها را کور کنیم. حتی اگر سرویس بهداشتی باشد نباید در جلوی نمای بوستان ساخته شود. همین موضوع باید برای ایستگاه مترو و... نیز رعایت شود. مهدی عباسی هم با بیان اینکه شهرداری تهران میبایست درباره مسائل شهرسازی اگر آگاهی لازم را ندارد کسب اطلاع کند، گفت: از شهرداری تهران میخواهم از دانش، علم و تجربه نخبگان استفاده کند.
وی با بیان اینکه زمانی که از دانش افراد خبره بهرهمند نشوند، میشود وضعیت پارک لاله، اظهار کرد: بار دیگر تأکید میکنم که شهرداری تهران لازم است از افکار عمومی مراقبت کند.
عباسی تأکید کرد: سرانهها به اندازه کافی در محدوده پارک لاله وجود دارد و زمین باز در اطراف دانشگاه تهران زیاد است و میتواند هر برنامهای که شهرداری تهران برای پارک لاله دارد، به آنجا منتقل شود.